ایده دلار ۲۰ هزار تومانی صدای اصولگرایان را هم درآورد | خراسان: نسخه پیچی ارزی در سراب شعار!
رویداد۲۴| وضعیت اقتصادی و افزایش روز افزون نرخ ارز که البته نقش مهمی در تداوم سیر صعودی قیمتها دارد؛ مردم را به تنگ آورده و موقعیت را خاصه برای دولت حساس کرده است.
در این شرایط از یک سو ساز استیضاح وزرای نفت و اقتصاد زده میشود، از سوی دیگر همایش پشت همایش و طرح ایدههای عجیبی مثل «دلار ۲۰ هزار تومانی»! شاهدش همین همایش سفره ملت که با حضور حسین صمصامی نماینده مجلس و یاسر جبرائیلی فعال سیاسی-اقتصادی برگزار شد. در این رویداد، جبرائیلی با بیان اینکه «قیمت واقعی دلار باید ۲۰ هزار تومان باشد و همین الان ما میتوانیم این کار را انجام دهیم» مخاطبان خود را حسابی به وجد آورد و تاکید کرد که «حق این ملت ایران را از حلقوم کثیف شما بیرون خواهیم کشید».
این رویکرد، اما چنان رنگ و بوی سیاسی دارد و غیر کارشناسانه است که صدای رسانههای اصولگرا را نیز در آورده است.
عاقبت هیجان سازی و رویافروشی
مثلا روزنامه خراسان در شماره امروز خود با تاکید بر اینکه رویدادهایی با عناوین «فریاد ایران» و «سفره ملت» بهجای ارائه راهکارهای عملی، میدانهایی برای نمایش شعارها و جملات تحریکآمیز است، نوشت: «امری که نهتنها کمکی به بهبود وضعیت موجود نمیکند، بلکه آرامش روانی جامعه را به چالش میکشد.»
این روزنامه اصولگرا ادامه داد: «منتقدان بر این باورند که چنین رویکردهایی نهتنها کمکی به حل بحرانهای اقتصادی کشور نمیکند، بلکه فضای ناامیدی و بیاعتمادی را در جامعه تقویت میکند. از سوی دیگر، اینگونه شعارها ممکن است ناخواسته به تضعیف جایگاه حاکمیت در برابر فشارهای خارجی منجر شود؛ چراکه با تمرکز بر مقصر جلوه دادن نهادهای داخلی، تحریمهای خارجی از نگاه عمومی به حاشیه رانده میشوند. پیامد این دست اظهارات بیپشتوانه، چیزی جز افزایش ناامیدی عمومی و شکافهای اجتماعی نیست. این وضعیت، در شرایطی که جامعه ایران با چالشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی دستبهگریبان است، میتواند زمینهساز اعتراضات گسترده و حتی شورشهای اجتماعی شود. علاوه بر این، این جریان با ارائه شعارهای پوچ و رؤیافروشی به طرفداران خود، ذهن مخاطبان را از واقعیتهای پیچیده حکمرانی منحرف میکنند. چنین رویکردی، با خلق توهمات خوشبینانه و سادهانگارانه، از یک سو مانع درک عمومی از محدودیتها و چالشهای واقعی کشور میشود و از سوی دیگر، احساسات را به جای تحلیل منطقی، در تصمیمگیریهای جمعی حاکم میسازد. نتیجه این اقدامات، نه تنها ناکارآمدی سیاستها، بلکه تشدید تضادهای اجتماعی و بیاعتمادی عمومی به فرایندهای حکمرانی است.»
«خراسان» تاکید کرد: «ن تجربه بهوضوح ثابت کرد که حکمرانی، عرصهای برای آزمودن خیالپردازیها نیست، بلکه میدان عمل و پاسخگویی به انتظارات واقعی جامعه است؛ انتظاراتی که تحقق آنها نیازمند تخصص، انسجام و درک عمیق از مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور است. این حرفهای غیر واقعی، زنگ خطری برای همه کنشگران سیاسی و اقتصادی است. جامعه ایران بهشدت نیازمند گفتمانی است که مبتنی بر واقعگرایی، شفافیت و ارائه راهکارهای عملی باشد. برگزاری رویدادهایی که صرفاً به تشدید تنشهای اجتماعی و سیاسی دامن میزند، نهتنها به نفع هیچ جناحی نیست، بلکه خطری جدی برای آینده کشور به شمار میرود. اکنون زمان آن است که سیاستمداران بهجای تکیه بر هیجانسازی، مسئولیتپذیری و عقلانیت را در اولویت قرار دهند.»
امان از سادهسازی
روزنامه فرهیختگان نیز در گزارشی مفصل به گفتگو با اقتصاددانان با گرایشهای سیاسی مختلف پرداخته و ثابت کرده که «دلار ۲۰ هزار تومانی» رسما نشدنی است. این روزنامه اصولگرا در سرمقاله نیز با عنوان «امان از سادهسازی» نوشته: «این عدد ۲۰ هزار تومان از کجا آمده؟ و اگر میشود به این راحتی قیمت ارز را یکچهارم کرد، چرا به یکباره مثلاً یکدهم یا یکبیستم نکنیم تا همه آحاد ملت را از نگرانی نجات دهیم و یک نوبل اقتصاد هم برای کشور به ارمغان بیاوریم؟ متأسفانه طرح این ادعا بدون توضیح سازوکار آن فقط موضع حامیان شوکدرمانی را تقویت میکند و موجب استهزای حکمرانی عدالتخواهانه میشود.»
نویسنده این مقاله در ادامه آورده است: «مسئله دوم، تصویر سادهسازانهای است که از حکمرانی ارائه میدهیم. اینکه طوری تصویرسازی کنیم که در نهانخانه حکمرانی دکمهای وجود دارد که با فشاردادن آن قیمت ارز یکچهارم میشود؛ اما هیچکدام از دولتها تاکنون آن را فشار ندادهاند، تمسخر حکمرانی نیست؟ این چه دکمهای است که از دولت نئولیبرال روحانی تا دولت حزباللهی شهید رئیسی تا دولت پزشکیان، نتوانستهاند آن را پیدا کنند و فشار بدهند تا اقتصاد کشور از این وضعیت خارج شود و یکباره ارزش پول ملی ۴ برابر شود؟»
مدیرمسئول فرهیختگان در ادامه نوشته: «مسئله سوم، اثر تخدیری است که این دست گزارهها برای مخاطبان خصوصاً مخاطب حزباللهی دارد. تصویری که ساخته میشود این است؛ خیلی از مسائل، پیشپاافتاده و سطحیاند و میتوان خیلیخیلی ساده حلشان کرد. در چشم بههمزدنی میتوان اقتصاد را درست کرد، با یک حرکت میتوان رژیم صهیونیستی را شکست داد و آمریکا را از منطقه بیرون کرد، بهسادگی میتوان پروژه اسلامیسازی دانشگاه را انجام داد و... که البته همه اینها انشاءالله شدنی است؛ اما نه به این سادگی که بعضی فکر و ترویج میکنند و فلسفۀ کار با برنامهریزی را زیر سؤال میبرند و البته متأسفانه وقتی این اتفاقها بهراحتی نیفتاد سرخوردگی و افسردگی برای مخاطب خصوصاً حزباللهیها پدید میآید. مسئله چهارم، تطهیر تحریمکنندگان غربی است. اینکه بهاشتباه بگوییم مقصر چهار برابر شدن قیمت ارز خودمانیم، نه آمریکا و خودمان تعمّدی نمیخواهیم قیمت پایین بیایید، چه اثر روانیای روی مردمی دارد که زیر فشار اقتصادیاند؟»
الکی هم بهانه نیار که بشکن زدن حرامه و گناهه و .....
خب اینا رو که دارن دل ملت رو خالی میکنن ، چرا کاری باهاشون ندارن ؟ هر شکری دلشون میخواد میخورن و قوه قضاییه هم براشون نوشابه باز میکنه !
مملکت جوکه!!
الهی خدا از روی زمین محوتان کند تا اینقدر روی اعصاب ملت و کسانی که شبانه روز در فکر گشایشی برای مردم هستند نروید.
لعنت بر شما دروغگوها
چرا ایده هایتان در دولت رئیسی که همه گشایشی برایتان بود جواب نداد. بس کنید دیگر
مواجبشان کاهش یافته